جذبۀ عشق بنازم که دَم مردن شمع، گریه اش جز پی ناکامی پروانه نبود.
شما فکر می کنید مدعیان عشق و عاشقی زمان ما چگونه اند؟
چرا باید هنوز بزرگترین نمونه های عشق و عاشقی و دلدادگیمان،
لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، ویس و رامین، سلامان و ابسال، رومئو و ژولیت و . . . باشد؟
یکی از دلیل هایش بنظر من این است که، مردها اکثراً به چشم عورت و فقط به منظور سکس به زن نگاه می کنند و همۀ هدفشان از رسیدن و بدست یک زن پاسخ به هوس و دفع شهوت خویش است.
این هوس است، عشق نیست، عشقی دروغین زودگذر و ناپایدار است.
این گونه عشق های دروغین اگر هم به ازدواج منتهی شوند دوام چندانی ندارند و پس از مدت کوتاهی که از هم بهره مند شدند منجر به طلاق و جدایی می گردد.
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
خداوند زن و مرد را برای آرامش و مکمل یک دیگر آفرید.
زن شاهکار خلقت است، یک مرد هوسباز و هرزه همانقدر بد است که یک زن هرزه و هوسباز.
اما متاسفانه ما فقط زنی را که چنین باشد محکوم می کنیم و بد می دانیم.
ما باید نگاهمان را نسبت به زن عوض کنیم، فقط در تعارفات شعاری خود نگوئیم خانم ها مقدمند.
به زن بچشم یک شخصیت کامل انسانی و ارزشمند و قابل احترام نگاه کنیم. نه وسیله ای برای خوشگذرانی و کامجویی و دفع شهوت.
موقع انتخاب همسر مرد باید برای فرزند خود مادری پاک و عفیف انتخاب کند.
و زن هم باید پدری مهربان، فداکار، با ایمان و شایسته برای فرزند خود برگزیند.
.
وای بر مردمی که به کرشمۀ لذات فانی دنیا دل خوش کرده اند.
وای بر آنان که به فسوس کودک فریب آن فریفته گردیده اند.
حیف از نقد عمری که در بازار طلبش تلف شود.
و دریغ از سرمایه جوانی که در راه بدست آوردن آن از دست برود
نظرات شما عزیزان: